" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٦٠٤: پیش از این گر مرا حجابی بود

پیش از این گر مرا حجابی بود
شکر گویم که آن حجاب نماند
بود گنجی در این خرابه تن
گنج باقی است گر خراب نماند
آفتابی ز چشم پنهان شد
تا نگوئی که آفتاب نماند
میکده باقی است و خم پر می
جام بشکست نه شراب نماند
بی حسابم نواخت لطف خدا
هیچ باقی درین حساب نماند
آب دریای ما فراوان است
غم نداریم گر حباب نماند
نعمت الله به خواب رفت دمی
باز بیدار شد چو خواب نماند