آتش عشق هماندم که برافروخته اند
اولا عود دل سوختگان سوخته اند
خلعت شاهی عشق است بهر کس ندهند
این قبائی است که بر قامت ما دوخته اند
طالب ار می طلبد علم لدنی از ما
علم ذوق است که ما را بخود آموخته اند
شادی اهل دلان از غم عشق است مدام
حاصل عمر عزیز است و خوش اندوخته اند
بر سر چار سوی عشق قماش سید
به متاعی بخریدند که نفروخته اند