" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٦٤٣: دل باز عزم کعبه مقصود می کند

دل باز عزم کعبه مقصود می کند
جانم سجود حضرت معبود می کند
عود دلم در آتش عشقش روان بسوخت
عیبم مکن اگر نفسم دود می کند
خوش آتشی و عود خوشی سوختم خوشی
این لطف او نگر که چه با عود می کند
آنکس که می خرد غم عشقش ز کاینات
نیکو تجارتی و بسی سود می کند
رندی که می رود به خرابات عاشقان
با او برو که میل به بهبود می کند
او آفتاب عالم و ما سایه بان او
چندان غریب نیست اگر جود می کند
سید به جود بنده معدوم خویش را
می بخشدش وجودی و موجود می کند