اهل دنیا مقلد قالند
            اهل عقبی مقلد حالند
         
        
            ای خوشا وقت ما و آن یاران
            که منزه ز حال و از قالند
         
        
            دیگران گوشمال مال خورند
            عاشقان گوش مال را مالند
         
        
            عارفان مجرد مفرد
            چون الف فرد و دال ابدالند
         
        
            عاشقان بلبلان معشوقند
            در گلستان عشق از آن نالند
         
        
            سالکانی که پیر توحیدند
            فارغ از ماه و هفته و سالند
         
        
            روح محضند همچو سید ما
            ظن مبر کاهل دل زصلصالند