" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٦٤٨: رندان همه مستند و می از جام ندانند

رندان همه مستند و می از جام ندانند
بی نام و نشانند از آن شاه نشانند
در صومعه گر زاهد رعناست مجاور
رندان به سراپرده میخانه روانند
خوش آینه دارند و در آن آینه روشن
بینند جمال خود و بر خود نگرانند
اسمای الهیست که ظاهر شده بر خلق
یک چند چنین باشد و یک چند چنانند
عشاق برآنند که معشوق بر آن است
من نیز برآنم که همه خلق برآنند
این گفته مستانه ما از سر ذوق است
بی ذوق نخواهیم که یک بیت بخوانند
از عاقل مخمور مجو مستی سید
کز ذوق می و مستی وی بی خبرانند