" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٧٤٢: عقل ناقص بکار می ناید

عقل ناقص بکار می ناید
صحبت او مرا نمی باید
سخنش اعتبار نتوان کرد
زانکه بر قول خود نمی پاید
هر زمان قصه ای دگر خواند
هر دم هنگامه ای بیاراید
آبرو را به خاک ره ریزد
به لب خشک باد پیماید
چونکه از ذوق عشق بی خبر است
لاجرم دوستی نمی شاید
نفی سید کند ولی به خیال
وان خیالش به خواب بنماید
سیدی عاشقی بجو که تمام
جانت از ذوق او بیاساید