چشمم نورت در این و آن دید
روشن چشمی که آنچنان دید
غیرت نگذاشت غیرت تو
غیر تو چو نیست چون توان دید
جام است و شراب هر دو با ماست
این دیده ما همین همان دید
گوئی که چگونه دید چشمت
بگذر ز نشان که بی نشان دید
دریای محیط دیده ما
در جام جهان نما روان دید
دیده نظری ز روی او یافت
آن نور لطیف او به آن دید
در دیده مست نعمت الله
نوری است که چشم ما عیان شد