" rel="stylesheet"/> "> ">

مضمون حدیث نبوی صلی الله علیه و آله که الدنیا جیفه وطالبها کلاب

گفته است احمد مرا این معنی عیان
طالب دنیا بود همچون سگان
جیفه دنیا نداری دوست تو
تا نسوزی در درون پوست تو
اولیا کردند ترک این جهان
نه نهادند کاسه بر روی خوان
نی چو سگ در کاسه سرانداختند
هستی خود در جهان درباختند
جمله از مال جهان بگریختند
خاک بر فرق سر او ریختند
ترک دنیا کرده اند مردان راه
پاک کرده خویش را از این گناه
ترک دنیا کن اگر مرد منی
سوی عقبی رو اگر فرد منی
ترک دنیا کن که دنیا جای نیست
اندر او جز شورش و غوغای نیست
ترک دنیا کن اگر خواهی بهشت
بگذر از گفتار و از رفتار زشت
ترک دنیا گیر و بگذار از برش
برفشان دامن از این خاکسترش
ترک دنیا کن که ترکش به بود
چون کمان ترک او بر زه بود
هرکه ترکش کرد وارست از همه
کی کنم دیگر ازو من این گله
من گله از بخت خود دارم بسی
غافلست از حالم اینجا گه کسی
ترک کن اینجا گله عطار تو
زانکه هستی واقف اسرار تو
تو چرا اینجا گله از خود کنی
ترک کن اینجا گه اینجا بیخودی
شکر میکن چونکه حق یار تو است
باطلان در شرع بردار تو است
دشمنانت را خدا داده سزا
نازل ایشان شده اینجا بلا
گرچه کردند برتو اینجا جور پر
این زمان اندر صدف امنی چو در
شکر حق میکن بهردم صدهزار
نیستی باری تو اندر آن دیار
از دیار کفر بیرون رفته
واز جفای مردمش وارسته
شکرها واجب بود در این جهان
آنکسی را که خلاص است از بدان
شکر میکن ای پسر هر صبح و شام
نیستی از مردمان مصر و شام
جمله غرق جیفه دنیا شده
از یقین شرع بی پروا شده
قاضیانشان جهل دارند جملگی
در طریق شرع دارند گمرهی
گردبرگرد جهان گردیده
ظاهر و باطن در اینجا دیده
این سفر از جور دشمن کرده ام
این زمان چون آسمان بنموده ام
عاقبت دیده بکام خویش شان
بر زمین افتاده چون قارونیان
دشمنان رفتند از این دنیا چو سگ
چونکه برما بوده اند اینجابشک
این جهان را از نظر انداز تو
اندرو چون شمع دل بگداز تو
این جهان جای نشستن نامده
از چنین راهی گذشتن نامده
این جهان را نه نظر با هر کسی
قابلان را دوست میدارد بسی
این جهان دارد بسی همچو تو یاد
جهد کن تا خویشتن ندهی بباد
هرکه خود را در جهان دانسته است
او ز گمراهی او وارسته است
هرکه او اندر جهان تجرید شد
او عیان دیده توحید شد