اشعار زیر را بر سبیل خاتمه، رضوان جایگاه استاد محقق، عارف کامل مرحوم حاج میرزا محسن حالی تخلص والد مصحح کتاب، پس از استنساخ کتاب مظهرالعجایب و تصحیح آن با خط خود نوشته بود محض بقا آثار آن مرحوم درخاتمه درج شد
کاتبش کز بندگی کف خالی است
خاک پای اهل حالت حالی است
محسن اش مادر همی خوانده است نام
هم پدر رحمت بر ایشان تا قیام
اندر ایام پریشان تر نوشت
نسخه مظهر عجایب جان سرشت
تلخکامم گرچه از دوران دهر
مانده ام از ره چو معذوران شهر
کرده ام نقد جوانی را تباه
نامه ای دارم به کف پر از گناه
لیک این نامه نوشتم در جهان
بر امید آن که شیخ عارفان
آن که عطرش سالکان را کرده مست
اهل معنی دید و از هستی برست
وعده فرموده در این دیوان خویش
بهر کاتب جنت و ایوان خویش
این که بی کاتب نیاساید به پای
تا دهد اندر بهشت عدن جای
بر امید وعده شاه فرید
این نوشتم کرده ام بس اعتمید
حق کند عفوم ببخشد هم بسی
حق خاصان گر چه کردم نا کسی
هم به دنیا حق شاه اولیا
سازدم فارغ ازین نفس و هوا
از کرم بخشد ز نعمتشان یکی
استخوان فیض بر کمتر سگی
هم به عقبا خاکبوس اولیا
از کرم سازد به عشق مرتضی
هم ببخشد رفتگان را بالتمام
از ذوی حق سالکان بانظام
در سه شنبه روز بود و بیست و هشت
از مه شعبان معظم می گذشت
هم ز هجرت یک هزار و بیست و هفت
بعد سیصد سال شمسی پاک رفت
ختم شد این نامه مدح ولی
حضرت سلطان دین مولا علی
تا ابد بی حد صلوه و هم سلام
بر امامان و شهان بادا تمام