" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٦: زنده جاوید کیست کشته شمشیر دوست

زنده جاوید کیست کشته شمشیر دوست
دل که مرا دربرست به که به زنجیر دوست
دیده عزیزم ولی یار چو گیرد کمان
دیده سپر بایدم کرد بر تیر دوست
پای به میدان عشق گر بنهی بنگری
مردم آزاده را رشک به نخجیر دوست
در همه عالم دلی رسته نبینی ز بند
صید گر اینسان کند زلف گر هگیر دوست
گردن تسلیم پیش آور قاآنیا
ور سر و جان می رود در سر تقدیر دوست