" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٠: ای کوی تو برتر از مکانها

ای کوی تو برتر از مکانها
وی گم شده در رهت نشانها
سرگشته ببر و بحر گردند
اندر طلب تو کاروان ها
ای غرقه بحر بی نشانی
وان گمره وادی نشانها
هر غمزده ایست از تو محزون
وز تست نشان شادمانها
از تست زمین فتاده بیخود
وز شوق تو شور آسمانها
راهی بتو نیست جز ره عشق
خاصان کردند امتحانها
در عالم عشق سیر کردیم
دیدیم یکان یکان نشانها
دل بر سر دل فتاده مدهوش
تن بر سر تن سپرده جانها
نزد دلدار رفته دلها
سوی جانان روان روانها
جانها همه پا کشیده از تن
دلها همه کنده دل ز جانها
سر بر سر نیزه های حسرت
تن ها بر خاک جان فشانها
هر کو از عشق گفت حرفی
افتاد چو (فیض) بر زبانها