" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١١٥: ما را که نوای بی نوائیست

ما را که نوای بی نوائیست
مستی ز شراب کبریائیست
تا حشر بخویشتن نیائیم
هشیار و یا ز حق جدائیست
ساقی قدحی بده که مستی
بهتر ز عبادت ریائیست
ما معتکفیم در خرابات
ما را چه مجال پارسائیست
از ما طمع صلاح خامیست
مستیست چه جای خودنمائیست
بیگانه مباش زاهد از ما
ما را با دوست آشنائیست
ای (فیض) ازین صریح تر گوی
ما را از دوست کی جدائیست