" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٤٣: در پرده حسن دلربا کیست

در پرده حسن دلربا کیست
این رشته بدست شاهدان نیست
من بیخبرم ز خویش و او مست
هشیار میان ما و او کیست
معشوق که عشق چیست یارب
این می ز کجا و این چه مستی است
در چشم خوش بتان چه نشأه است
این می ز کف کدام ساقیست
این روشنی از کدام خورشید
این آب ز چشمه که جاریست
دیده است بر آب کس چنین نقش
مشاطه حسن نو خطان کیست
بیماری چشم گلرخان را
در پرده دلبری سبب چیست
در هر نگهی هزار فتنه
این معجزه کدام عیسی است
یک تیر آید بصد نشانه
زه زه ز کمان و بازوی کیست
هشدار که دیگریست دلبر
دریاب که عشق ما حقیقی است
در حسن بتان تجلی اوست
حق باشد این عشق و حق پرستیست
حسن از حق است و عشق از حق
نامی بر ما ز عشق بازیست
ای شاهد شاهدان عالم
معشوق بجز تو در جهان کیست
فرهاد تو صد هزار شیرین
مجنون تو صد هزار لیلی است
ای (فیض) خراب عشق میباش
آبادی ما در این خرابیست
از خود بگذر بعشق پیوند
باقی عشقست و جمله فانیست