" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٦٠: کعبه وصل تو پناه منست

کعبه وصل تو پناه منست
طاق ابروت قبله گاه منست
چشم فتان مست خونریزت
خود ز بیداد خود پناه منست
خود ره لشگر غمت دادم
غارت خان و مان گناه منست
بنگاهی اگر خراب شدم
چشم مست تو عذرخواه منست
شد دلم خون ز روی گلگونت
اشک خونین من گواه منست
روی و راه دگر نمیدانم
لطف و قهر روی و راه منست
(فیض) روز تو هم تیره از آنست
بخت من هم سیه ز آه منست