" rel="stylesheet"/>
"> ">
نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
دیوان فیض کاشانی
/
غزل ها - قسمت اول
/
شماره ٣٩٠: زاهدم گفت زهد می باید
شماره ٣٩٠: زاهدم گفت زهد می باید
زاهدم گفت زهد می باید
از من این کارها نمی آید
جام می گیرم ار بکف گیرم
شاهدی گر کشم ببر شاید
زهد جز اهل عقل را نسزد
رند را جام باده می باید
من و مستی و عشق مه رویان
ناصحم بهر خویش می لاید
آنچه باید نمی توانم کرد
کنم از دستم آنچه می آید
داده ام خویش را بدست بتان
میکشم آنچه بر سرم آید
خویش را وقف شاهدان کردم
تا شهیدم کنند و جان پاید
گر کشندم بلطف می زیبد
ور کشندم بقهر می شاید
بر سر عاشقان خود این قوم
هر چه آرند شاید و باید
خوشتر از شهد و شکرست ای (فیض)
زهر کز دست دوستان آید
درباره نوسخن