" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٤٢٤: زحمت مکش طبیب که این تب نمیرود

زحمت مکش طبیب که این تب نمیرود
بی شربت بنفشه آن لب نمیرود
تابی ز مهر در دلم آن مه فکنده است
تا تاب او ز دل نرود تب نمیرود
بیمار عشق به نشود جز به وصل دوست
این درد دل بناله یارب نمیرود
تا چند در فراق برم انتظار وصل
آن روز خود نیامد و این شب نمیرود
بار فراق چند تواند کشید دل
این جان سخت بین که ز قالب نمیرود
ساقی بیا و لب به لبم نه که این خمار
از سر بغیر جام لبالب نمیرود
عشق بتان وسیله عشق خداست لیک
(فیض) از وسیله جانب مطلب نمیرود