میزنم بر صف اغیار جنونست جنون
            میدرم پرده پندار جنونست جنون
         
        
            دل من تنگ شد از دیدن و پنهان کردن
            میدرم پرده اسرار جنونست جنون
         
        
            هر حدیثی که بدل عشق نهان میگوید
            همه را میکنم اظهار جنونست جنون
         
        
            قدح باده ز میخانه برون می آرم
            میکشم بر سر بازار جنونست جنون
         
        
            چون شدم عاشق و دیوانه چسان صبر کنم
            میدرم جامه بیکبار جنونست جنون
         
        
            چند جان محنت دوری کشد و دل سوزد
            میروم تا بر دلدار جنونست جنون
         
        
            (فیض) انواع جنان داری و پنهان داری
            سحر کردی تو در این کار جنونست جنون