چو مرا ز عشق کهنه صنما به یاد دادی
            دل همچو آتشم را به هزار باد دادی
         
        
            چو ز هجر تو به نالم ز خدا جواب آید
            که چو یوسفی خریدی به چه در مزاد دادی
         
        
            دو جهان اگر درآید به دلم حقیر باشد
            دل خسته را ز عشقت چه عجب گشاد دادی
         
        
            تو اگر ز خار گفتی دو هزار گل شکفتی
            تو اگر چه تلخ گفتی همگی مراد دادی
         
        
            تبریز شمس دین تو ز جهان جان چه داری
            که دکان این جهان را تو چنین کساد دادی