" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٤٤: آن مستی تو دوش ز پیمانه که بود

آن مستی تو دوش ز پیمانه که بود
چندین شراب در خم و خمخانه که بود
ای مرغ زود رام که آورد نقل و می
دام فریب آب که و دانه که بود
روشن بسان آتش حسنت می که شد
شمعت زبانه کش پی پروانه که بود
آوازه ات به مستی و رندی بلند شد
افشای آن ز نعره مستانه که بود
وحشی چه پرسش است که شد با که آشنا
خود گو که او به غیر تو بیگانه که بود