" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١: تحفه مرهم نگیرد خاطر افگار ما

تحفه مرهم نگیرد خاطر افگار ما
سایه گل برنتابد گوشه دستار ما
باعثی دارد رواج سبحه کو تزویرگو
تابه بندد صد گره بر رشته زنار ما
مالب آلوده بهرتوبه نگشاییم لیک
بانگ عصیان میزند ناقوس استغفار ما
آتش افروز تب عجزیم و هرگز کس ندید
جوش تبخال شفاعت بر لب زنهار ما
مرحبا ای چاره آسان میگشایی کارخلق
ناخنی بس تیز داری رخنه ای در کارما
ساکن میخانه ماباش عرفی زانکه هست
چشمه نور و صفا درسایه دیوار ما