" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٠١: مست آمدم بمعرکه آیین کار چیست

مست آمدم بمعرکه آیین کار چیست
دشمن کدام ومطلب ازاین کاروبار چیست
چون خار وگل ز باغچه عدل میدمند
این عین تازه رویی وآن شرمسار چیست
هم زهر چشم وهم نگه ازباب خوبیست
پس بازگو که این خوش وآن ناگوار چیست
غم نعمتیست خوردی اما زخوان عشق
ای اهل روزگار غم روزگار چیست
اندیشه در حریم وصالست منتظر
معشوق اگر شناخته است انتظار چیست
تو راز خود نهفته نهشتی ز رازدار
امید پرده پوشیت از رازدار چیست
نظم جهان بوقلمونست و رنگ و ریو
پس عیب شاهدان مشعبد نگار چیست
گر کار راشناخته ای دست ازو مدار
درفکر این مباش که انجام کار چیست
در حیرتم که با نسق حکمت ازل
مشتی فضول را طمع اختیار چیست
ای دلفریب خرمن خود را به بین که باز
محروم اشکبار ترا درکنار چیست
عرفی همیشه تشنه شمشیر یار بود
تا مطلبش ز زمزمه زینهار چیست