" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١١٣: پیر کنعان چمنش گوشه بیت الحز نست

پیر کنعان چمنش گوشه بیت الحز نست
هر کجا بوی گلی باد رساند چمنست
هر که از بندگی خویش مرا باز خرد
بنده اویم اگر زاهد اگر برهمنست
حد حسن تو بادراک نشاید دانست
این سخن نیز باندازه ادراک منست
هر کسی راقدم ما نبود در ره عسق
هرکه در جامه ما بود کنون در کفنست
عشق از آدم وهوا متولد شده است
تازه برخواسته این شعله وآتش کهنست
صله عشق بعرفی شکر آرد طوطی
خبرش نیست که او طوطی شکر شکنست