گر در عشق زنی تاب ملامت باید
دلی آماده آشوب قیامت باید
در قبول نظر عشق هزاران شرطست
اول از عافیت رفته ندامت باید
تا بکی شاهد معنی بکشد بند نقاب
عمرها بر در اندیشه اقامت باید
حسن سلمی نه تماشاگه هر بلهوس است
چشمی از دیدن جز وی بسلامت باید
طاقت سایه نداریم چو اندیشه کنیم
پنجه در پنجه خورشید قیامت باید
عرفی از مرتبه ثابت نشود دعوی عشق
همه صاحب نظرانیم علامت باید