" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٨٠: دلم در عالمی باز خم زهر آلود میگردد

دلم در عالمی باز خم زهر آلود میگردد
که از دیوار و در آوازه بهبود میگردد
بمرهم کلفتم نو میشود هر گه که می بننم
که داغ سینه پروانه آتش سود میگردد
ز طالع تا قیامت برگ غم دارم ولی داغم
که گردون در زمان کامرانی زود میگردد
نگاه تلخ کامان دور دار از لعل او یارب
که آب زندگی ناگاه زهرآلود میگردد
ندانم کز کدامین باده مستی میکند عرفی
که ناکامی طلب در کعبه مقصود میگردد