" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣١٦: همین معامله ما را بس است با زنار

همین معامله ما را بس است با زنار
که با طبیعت ما گشته آشنا زنار
تمام عمر به تسبیح کرده ام بازی
کجا طبیعت طفلانه وکجا زنار
من وتو بیهوده کوشیم ، باش تا قسمت
خبر دهد که کراسبحه وکرا زنار
بگو بدیر مغان آی ورایگان دربند
امام ما که بجان خواهد از خدا زنار
گذشت عمر وز مستی نیافتم عرفی
که سبحه بود مرا دام راه یا زنار