" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٤٤: شهید او که بود آب ورنگ یاقوتش

شهید او که بود آب ورنگ یاقوتش
نهند خضر ومسیحا بدوش تابوتش
خوشا سعادت مرعی که می کشد در دام
کرشمه تو ز اوج هوای لاهوتش
ضعیف تر شود ار نعمتش زیاده دهند
وظیفه خوار محبت که غم بود قوتش
شهید زلف ورخ او چو طرف جوی بهشت
برون دمد گل وسنبل ز دور تابوتش
فغان ز خانه عرفی که کمترین ظفرش
شکست خامه مانی وکلک یاقوتش