گر بگویم زنطر باز نهانست غلط
ور بگویم که بهر دیده عیانست غلط
شش جهت فیض پذیر از نظر رحمت اوست
ور بگویم که بسویی نگرانست غلط
جز کمان هیچ ندارم بکف از صدق خبر
ور بگویم که همین محض گمانست غلط
صدق اسرار درون عقل ببرهان سنجد
همه رازان غلط انکار درآنست غلط
میکشد زارم واصلا گنهی نیست مرا
ور بگویم که مرا دشمن جانست غلط
تیر دلدوز شهیدان همه درترکش اوست
ور بگویم که از آن دست وکمان است غلط
عرفی ار بیخبرت خواند غلط نشماری
گوهرش گر بشماری ز چه کانست غلط