" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٧٣: نیشی گرفته سینه خود ریش میکنم

نیشی گرفته سینه خود ریش میکنم
تا هست فرصتم ادب خویش میکنم
نایاب گوهریست مرادم وگرنه من
در یوزه از توانگر و درویش میکنم
منصوبه چیده عشق و مرا پیش خوانده است
من هم پیاده بعبث پیش میکنم
بیهوده رفتنم ز فروماندگی بهست
تا خضر نیست رهبری خویش میکنم
دانم که چیست چاره دردم ز اضطراب
آزار عقل مصلحت اندیش میکنم
عرفی اگر زکاوش دل مانده ام چه باک
ناخن ز کار شد طلب نیش میکنم