" rel="stylesheet"/>
"> ">
نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
دیوان شمس
/
غزلیات - قسمت دوم
غزلیات - قسمت دوم
شماره ١: عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
شماره ٢: طرفه گرمابه بانی کو ز خلوت برآید
شماره ٣: باز شیری با شکر آمیختند
شماره ٤: آن شکرپاسخ نباتم می دهد
شماره ٥: خنب های لایزالی جوش باد
شماره ٦: موشکی صندوق را سوراخ کرد
شماره ٧: بار دیگر یار ما هنباز کرد
شماره ٨: شهر پر شد لولیان عقل دزد
شماره ٩: خلق می جنبند مانا روز شد
شماره ١٠: چون مرا جمعی خریدار آمدند
شماره ١١: ساقیان سرمست در کار آمدند
شماره ١٢: اندک اندک جمع مستان می رسند
شماره ١٣: هر چه آن خسرو کند شیرین کند
شماره ١٤: خنده از لطفت حکایت می کند
شماره ١٥: عشق اکنون مهربانی می کند
شماره ١٦: عمر بر اومید فردا می رود
شماره ١٧: عاشقان پیدا و دلبر ناپدید
شماره ١٨: برنشین ای عزم و منشین ای امید
شماره ١٩: ای خدا از عاشقان خشنود باد
شماره ٢٠: نه فلک مر عاشقان را بنده باد
شماره ٢١: هر که را اسرار عشق اظهار شد
شماره ٢٢: هر چه دلبر کرد ناخوش چون بود
شماره ٢٣: صاف جان ها سوی گردون می رود
شماره ٢٤: هر زمان لطفت همی در پی رسد
شماره ٢٥: شب شد و هنگام خلوتگاه شد
شماره ٢٦: مرگ ما هست عروسی ابد
شماره ٢٧: از دل رفته نشان می آید
شماره ٢٨: گل خندان که نخندد چه کند
شماره ٢٩: گر نخسپی شبکی جان چه شود
شماره ٣٠: هر کجا بوی خدا می آید
شماره ٣١: گر نخسپی شبکی جان چه شود
شماره ٣٢: خشمین بر آن کسی شو کز وی گزیر باشد
شماره ٣٣: بعد از سماع گویی کان شورها کجا شد
شماره ٣٤: باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد
شماره ٣٥: آن ماه کو ز خوبی بر جمله می دواند
شماره ٣٦: در عشق زنده باید کز مرده هیچ ناید
شماره ٣٧: گر ساعتی ببری ز اندیشه ها چه باشد
شماره ٣٨: مرغی که ناگهانی در دام ما درآمد
شماره ٣٩: بیمار رنج صفرا ذوق شکر نداند
شماره ٤٠: پیمانه ایست این جان پیمانه این چه داند
شماره ٤١: از چشم پرخمارت دل را قرار ماند
شماره ٤٢: ای آن که از عزیزی در دیده جات کردند
شماره ٤٣: یک خانه پر ز مستان مستان نو رسیدند
شماره ٤٤: ای آنک پیش حسنت حوری قدم دو آید
شماره ٤٥: جز لطف و جز حلاوت خود از شکر چه آید
شماره ٤٦: مر بحر را ز ماهی دایم گزیر باشد
شماره ٤٧: گفتم مکن چنین ها ای جان چنین نباشد
شماره ٤٨: عید آمد و خوش آمد دلدار دلکش آمد
شماره ٤٩: برجه ز خواب و بنگر نک روز روشن آمد
شماره ٥٠: گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند
شماره ٥١: وقتی خوشست ما را لابد نبید باید
شماره ٥٢: نی دیده هر دلی را دیدار می نماید
شماره ٥٣: ای دل اگر کم آیی کارت کمال گیرد
شماره ٥٤: لطفی نماند کان صنم خوش لقا نکرد
شماره ٥٥: قومی که بر براق بصیرت سفر کنند
شماره ٥٦: آتش پریر گفت نهانی به گوش دود
شماره ٥٧: بلبل نگر که جانب گلزار می رود
شماره ٥٨: جانا بیار باده که ایام می رود
شماره ٥٩: چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد
شماره ٦٠: چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد
شماره ٦١: به حرم به خود کشید و مرا آشنا ببرد
شماره ٦٢: خیاط روزگار به بالای هیچ مرد
شماره ٦٣: چشمم همی پرد مگر آن یار می رسد
شماره ٦٤: آمد بهار خرم و رحمت نثار شد
شماره ٦٥: این عشق جمله عاقل و بیدار می کشد
شماره ٦٦: خفته نمود دلبر گفتم ز باغ زود
شماره ٦٧: امروز مرده بین که چه سان زنده می شود
شماره ٦٨: گر عید وصل تست منم خود غلام عید
شماره ٦٩: تا چند خرقه بردرم از بیم و از امید
شماره ٧٠: امسال بلبلان چه خبرها همی دهند
شماره ٧١: صحرا خوشست لیک چو خورشید فر دهد
شماره ٧٢: صبح آمد و صحیفه مصقول برکشید
شماره ٧٣: صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد
شماره ٧٤: آه که بار دگر آتش در من فتاد
شماره ٧٥: جامه سیه کرد کفر نور محمد رسید
شماره ٧٦: جان من و جان تو بود یکی ز اتحاد
شماره ٧٧: پرده دل می زند زهره هم از بامداد
شماره ٧٨: بار دگر آمدیم تا شود اقبال شاد
شماره ٧٩: از رسن زلف تو خلق به جان آمدند
شماره ٨٠: روبهکی دنبه برد شیر مگر خفته بود
شماره ٨١: زهره من بر فلک شکل دگر می رود
شماره ٨٢: روی تو چون روی مار خوی تو زهر قدید
شماره ٨٣: صبحدمی همچو صبح پرده ظلمت درید
شماره ٨٤: دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید
شماره ٨٥: آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید
شماره ٨٦: نیک بدست آنک او شد تلف نیک و بد
شماره ٨٧: نعره آن بلبلان از سوی بستان رسید
شماره ٨٨: وسوسه تن گذشت غلغله جان رسید
شماره ٨٩: غره مشو گر ز چرخ کار تو گردد بلند
شماره ٩٠: شرح دهم من که شب از چه سیه دل بود
شماره ٩١: بانگ زدم من که دل مست کجا می رود
شماره ٩٢: یار مرا عارض و عذار نه این بود
شماره ٩٣: بگیر دامن لطفش که ناگهان بگریزد
شماره ٩٤: اگر دمی بنوازد مرا نگار چه باشد
شماره ٩٥: ز سر بگیرم عیشی چو پا به گنج فروشد
شماره ٩٦: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را نگذارد
شماره ٩٧: ز باد حضرت قدسی بنفشه زار چه می شد
شماره ٩٨: شدم ز عشق به جایی که عشق نیز نداند
شماره ٩٩: گرفت خشم ز بستان سرخری و برون شد
شماره ١٠٠: مده به دست فراقت دل مرا که نشاید
شماره ١٠١: چو درد گیرد دندان تو عدو گردد
شماره ١٠٢: چه پادشاست که از خاک پادشا سازد
شماره ١٠٣: بر آستانه اسرار آسمان نرسد
شماره ١٠٤: به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
شماره ١٠٥: نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
شماره ١٠٦: بگو به گوش کسانی که نور چشم منند
شماره ١٠٧: ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت وجود
شماره ١٠٨: بیا که ساقی عشق شراب باره رسید
شماره ١٠٩: درخت و برگ برآید ز خاک این گوید
شماره ١١٠: به یارکان صفا جز می صفا مدهید
شماره ١١١: چو کارزار کند شاه روم با شمشاد
شماره ١١٢: ببرد خواب مرا عشق و عشق خواب برد
شماره ١١٣: کسی که عاشق آن رونق چمن باشد
شماره ١١٤: سخن که خیزد از جان ز جان حجاب کند
شماره ١١٥: چو عشق را هوس بوسه و کنار بود
شماره ١١٦: رسید ساقی جان ما خمار خواب آلود
شماره ١١٧: به روح های مقدس ز من سلام برید
شماره ١١٨: دو ماه پهلوی همدیگرند بر در عید
شماره ١١٩: حبیب کعبه جانست اگر نمی دانید
شماره ١٢٠: به باغ بلبل از این پس حدیث ما گوید
شماره ١٢١: هزار جان مقدس فدای روی تو باد
شماره ١٢٢: ز عشق آن رخ خوب تو ای اصول مراد
شماره ١٢٣: سپاس و شکر خدا را که بندها بگشاد
شماره ١٢٤: مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
شماره ١٢٥: مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
شماره ١٢٦: میان باغ گل سرخ های و هو دارد
شماره ١٢٧: میان باغ گل سرخ های و هو دارد
شماره ١٢٨: مکن مکن که پشیمان شوی و بد باشد
شماره ١٢٩: مرا عقیق تو باید شکر چه سود کند
شماره ١٣٠: فراغتی دهدم عشق تو ز خویشاوند
شماره ١٣١: سخن به نزد سخندان بزرگوار بود
شماره ١٣٢: به پیش تو چه زند جان و جان کدام بود
شماره ١٣٣: ربود عشق تو تسبیح و داد بیت و سرود
شماره ١٣٤: ز بعد خاک شدن یا زیان بود یا سود
شماره ١٣٥: اگر مرا تو نخواهی دلم تو را خواهد
شماره ١٣٦: نماز شام چو خورشید در غروب آید
شماره ١٣٧: به باغ بلبل از این پس نوای ما گوید
شماره ١٣٨: ندا رسید به جان ها که چند می پایید
شماره ١٣٩: میان باغ گل سرخ های و هو دارد
شماره ١٤٠: مخسب شب که شبی صد هزار جان ارزد
شماره ١٤١: کسی خراب خرابات و مست می باشد
شماره ١٤٢: مرا وصال تو باید صبا چه سود کند
شماره ١٤٣: سپاس آن عدمی را که هست ما بربود
شماره ١٤٤: هر آن نوی که رسد سوی تو قدید شود
شماره ١٤٥: ز شمس دین طرب نوبهار بازآید
شماره ١٤٦: سپیده دم بدمید و سپیده می ساید
شماره ١٤٧: افزود آتش من آب را خبر ببرید
شماره ١٤٨: سلام بر تو که سین سلام بر تو رسید
شماره ١٤٩: ز جان سوخته ام خلق را حذار کنید
شماره ١٥٠: هزار جان مقدس فدای روی تو باد
شماره ١٥١: کدام لب که از او بوی جان نمی آید
شماره ١٥٢: اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد
شماره ١٥٣: به حارسان نکوروی من خطاب کنید
شماره ١٥٤: جهان را بدیدم وفایی ندارد
شماره ١٥٥: سحر این دل من ز سودا چه می شد
شماره ١٥٦: دل من که باشد که تو را نباشد
شماره ١٥٧: گفتم که ای جان خود جان چه باشد
شماره ١٥٨: دل گردون خلل کند چو مه تو نهان شود
شماره ١٥٩: دیده خون گشت و خون نمی خسبد
شماره ١٦٠: رسم نو بین که شهریار نهاد
شماره ١٦١: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد
شماره ١٦٢: سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد
شماره ١٦٣: دیده ها شب فراز باید کرد
شماره ١٦٤: عشق تو مست و کف زنانم کرد
شماره ١٦٥: عاشقانی که باخبر میرند
شماره ١٦٦: صوفیان در دمی دو عید کنند
شماره ١٦٧: گر تو را بخت یار خواهد بود
شماره ١٦٨: آتش افکند در جهان جمشید
شماره ١٦٩: خسروانی که فتنه ای چینید
شماره ١٧٠: عید بر عاشقان مبارک باد
شماره ١٧١: زندگانی صدر عالی باد
شماره ١٧٢: شاهدی بین که در زمانه بزاد
شماره ١٧٣: مادر عشق طفل عاشق را
شماره ١٧٤: شعر من نان مصر را ماند
شماره ١٧٥: یوسف آخرزمان خرامان شد
شماره ١٧٦: هر کی در ذوق عشق دنگ آمد
شماره ١٧٧: هین که هنگام صابران آمد
شماره ١٧٨: هر که بهر تو انتظار کند
شماره ١٧٩: عشق را جان بی قرار بود
شماره ١٨٠: هر که را ذوق دین پدید آید
شماره ١٨١: بوی دلدار ما نمی آید
شماره ١٨٢: صبر با عشق بس نمی آید
شماره ١٨٣: من بسازم ولیک کی شاید
شماره ١٨٤: عشق جانان مرا ز جان ببرید
شماره ١٨٥: خسروانی که فتنه ای چینید
شماره ١٨٦: زان ازلی نور که پرورده اند
شماره ١٨٧: دوست همان به که بلاکش بود
شماره ١٨٨: دیدن روی تو هم از بامداد
شماره ١٨٩: گفت کسی خواجه سنایی بمرد
شماره ١٩٠: پیرهن یوسف و بو می رسد
شماره ١٩١: آتش عشق تو قلاووز شد
شماره ١٩٢: از سوی دل لشکر جان آمدند
شماره ١٩٣: آنچ گل سرخ قبا می کند
شماره ١٩٤: آه در آن شمع منور چه بود
شماره ١٩٥: چونک کمند تو دلم را کشید
شماره ١٩٦: شاخ گلی باغ ز تو سبز و شاد
شماره ١٩٧: دوش دل عربده گر با کی بود
شماره ١٩٨: هر که ز عشاق گریزان شود
شماره ١٩٩: عشق مرا بر همگان برگزید
شماره ٢٠٠: گفت کسی خواجه سنایی بمرد
شماره ٢٠١: یا من نعماه غیر معدود
شماره ٢٠٢: طارت الکتب الکرام من کرام یا عباد
شماره ٢٠٣: من رای درا تلالا نوره وسط الفؤاد
شماره ٢٠٤: میر خوبان را دگر منشور خوبی دررسید
شماره ٢٠٥: یا شبه الطیف لی انت قریب بعید
شماره ٢٠٦: اگر حریف منی پس بگو که دوش چه بود
شماره ٢٠٧: حکم البین بموتی و عمد
شماره ٢٠٨: ای شاهد سیمین ذقن درده شرابی همچو زر
شماره ٢٠٩: انا فتحنا عینکم فاستبصروا الغیب البصر
شماره ٢١٠: آمد ترش رویی دگر یا زمهریر است او مگر
شماره ٢١١: رو چشم جان را برگشا در بی دلان اندرنگر
شماره ٢١٢: ما را خدا از بهر چه آورد بهر شور و شر
شماره ٢١٣: ای تو نگار خانگی خانه درآ از این سفر
شماره ٢١٤: گرم درآ و دم مده باده بیار و غم ببر
شماره ٢١٥: دی سحری بر گذری گفت مرا یار
شماره ٢١٦: اگر باده خوری باری ز دست دلبر ما خور
شماره ٢١٧: مرا همچون پدر بنگر نه همچون شوهر مادر
شماره ٢١٨: مرا آن اصل بیداری دگرباره به خواب اندر
شماره ٢١٩: گر چه نه به دریاییم دانه گهریم آخر
شماره ٢٢٠: یغمابک ترکستان بر زنگ بزد لشکر
شماره ٢٢١: ذاتت عسلست ای جان گفتت عسلی دیگر
شماره ٢٢٢: جان بر کف خود داری ای مونس جان زوتر
شماره ٢٢٣: نیمیت ز زهر آمد نیمی دگر از شکر
شماره ٢٢٤: جان من و جان تو بستست به همدیگر
شماره ٢٢٥: تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر
شماره ٢٢٦: ای دیده مرا بر در واپس بکشیده سر
شماره ٢٢٧: مکن یار مکن یار مرو ای مه عیار
شماره ٢٢٨: ای عاشق بیچاره شده زار به زر بر
شماره ٢٢٩: ای رخت فکنده تو بر اومید و حذر بر
شماره ٢٣٠: گیرم که بود میر تو را زر به خروار
شماره ٢٣١: به حسن تو نباشد یار دیگر
شماره ٢٣٢: بگرد فتنه می گردی دگربار
شماره ٢٣٣: جفا از سر گرفتی یاد می دار
شماره ٢٣٤: مرا یارا چنین بی یار مگذار
شماره ٢٣٥: منم از جان خود بیزار بیزار
شماره ٢٣٦: مرا اقبال خندانید آخر
شماره ٢٣٧: به ساقی درنگر در مست منگر
شماره ٢٣٨: بگردان ساقیا آن جام دیگر
شماره ٢٣٩: نگشتم از تو هرگز ای صنم سیر
شماره ٢٤٠: در این سرما و باران یار خوشتر
شماره ٢٤١: خداوند خداوندان اسرار
شماره ٢٤٢: صد بار بگفتمت نگهدار
شماره ٢٤٣: کی باشد اختری در اقطار
شماره ٢٤٤: شب گشت ولیک پیش اغیار
شماره ٢٤٥: نوریست میان شعر احمر
شماره ٢٤٦: نزدیک توام مرا مبین دور
شماره ٢٤٧: ای یار شگرف در همه کار
شماره ٢٤٨: انجیرفروش را چه بهتر
شماره ٢٤٩: انجیرفروش را چه بهتر
شماره ٢٥٠: دارد درویش نوش دیگر
شماره ٢٥١: آخر کی شود از آن لقا سیر
شماره ٢٥٢: گفتی که زیان کنی زیان گیر
شماره ٢٥٣: عاشقی در خشم شد از یار خود معشوق وار
شماره ٢٥٤: عرض لشکر می دهد مر عاشقان را عشق یار
شماره ٢٥٥: چون نبینم من جمالت صد جهان خود دیده گیر
شماره ٢٥٦: عزم رفتن کرده ای چون عمر شیرین یاد دار
شماره ٢٥٧: مطربا در پیش شاهان چون شدستی پرده دار
شماره ٢٥٨: یا ربا این لطف ها را از لبش پاینده دار
شماره ٢٥٩: مرحبا ای جان باقی پادشاه کامیار
شماره ٢٦٠: سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر
شماره ٢٦١: نیشکر باید که بندد پیش آن لب ها کمر
شماره ٢٦٢: در سماع عاشقان زد فر و تابش بر اثیر
شماره ٢٦٣: گر به خلوت دیدمی او را به جایی سیر سیر
شماره ٢٦٤: معده را پر کرده ای دوش از خمیر و از فطیر
شماره ٢٦٥: گر خورد آن شیر عشقت خون ما را خورده گیر
شماره ٢٦٦: خوی بد دارم ملولم تو مرا معذور دار
شماره ٢٦٧: گرم در گفتار آمد آن صنم این الفرار
شماره ٢٦٨: آینه چینی تو را با زنگی اعشی چه کار
شماره ٢٦٩: لحظه لحظه می برون آمد ز پرده شهریار
شماره ٢٧٠: از کنار خویش یابم هر دمی من بوی یار
شماره ٢٧١: شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر
شماره ٢٧٢: بهر شهوت جان خود را می دهی همچون ستور
شماره ٢٧٣: ساقیا هستند خلقان از می ما دور دور
شماره ٢٧٤: ای صبا حالی ز خد و خال شمس الدین بیار
شماره ٢٧٥: عقل بند ره روان و عاشقانست ای پسر
شماره ٢٧٦: هله زیرک هله زیرک هله زیرک زوتر
شماره ٢٧٧: مه روزه اندرآمد هله ای بت چو شکر
شماره ٢٧٨: همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
شماره ٢٧٩: هله زیرک هله زیرک هله زیرک هله زوتر
شماره ٢٨٠: بده آن باده به ما باده به ما اولیتر
شماره ٢٨١: سر فروکن به سحر کز سر بازار نظر
شماره ٢٨٢: هین که آمد به سر کوی تو مجنون دگر
شماره ٢٨٣: صنما این چه گمانست فرودست حقیر
شماره ٢٨٤: نه که مهمان غریبم تو مرا یار مگیر
شماره ٢٨٥: اختران را شب وصلست و نثارست و نثار
شماره ٢٨٦: روستایی بچه ای هست درون بازار
شماره ٢٨٧: پر ده آن جام می را ساقیا بار دیگر
شماره ٢٨٨: داد جاروبی به دستم آن نگار
شماره ٢٨٩: گر ز سر عشق او داری خبر
شماره ٢٩٠: عقل بند ره روانست ای پسر
شماره ٢٩١: آمدم من بی دل و جان ای پسر
شماره ٢٩٢: ای نهاده بر سر زانو تو سر
شماره ٢٩٣: بس که می انگیخت آن مه شور و شر
شماره ٢٩٤: نرم نرمک سوی رخسارش نگر
شماره ٢٩٥: عشق را با گفت و با ایما چه کار
شماره ٢٩٦: رفتم آن جا مست و گفتم ای نگار
شماره ٢٩٧: باز شد در عاشقی بابی دگر
شماره ٢٩٨: ای خیالت در دل من هر سحور
شماره ٢٩٩: راز را اندر میان نه وامگیر
شماره ٣٠٠: در چمن آیید و بربندید دید
شماره ٣٠١: ساقیا باده چون نار بیار
شماره ٣٠٢: ساقیا باده گلرنگ بیار
شماره ٣٠٣: از لب یار شکر را چه خبر
شماره ٣٠٤: روزی خوشست رویت از نور روز خوشتر
شماره ٣٠٥: بر منبرست این دم مذکر مذکر
شماره ٣٠٦: ای جان جان جان ها جانی و چیز دیگر
شماره ٣٠٧: ای محو عشق گشته جانی و چیز دیگر
شماره ٣٠٨: ای آینه فقیری جانی و چیز دیگر
شماره ٣٠٩: هر کس به جنس خویش درآمیخت ای نگار
شماره ٣١٠: دل ناظر جمال تو آن گاه انتظار
شماره ٣١١: میر شکار من که مرا کرده ای شکار
شماره ٣١٢: کس بی کسی نماند می دان تو این قدر
شماره ٣١٣: مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در
شماره ٣١٤: آمد بهار خرم و آمد رسول یار
شماره ٣١٥: اندیشه را رها کن اندر دلش مگیر
شماره ٣١٦: پرده خوش آن بود کز پس آن پرده دار
شماره ٣١٧: تاخت رخ آفتاب گشت جهان مست وار
شماره ٣١٨: چون سر کس نیستت فتنه مکن دل مبر
شماره ٣١٩: سست مکن زه که من تیر توام چارپر
شماره ٣٢٠: وجهک مثل القمر قلبک مثل الحجر
شماره ٣٢١: بر سر ره دیدمش تیزروان چون قمر
شماره ٣٢٢: عمر که بی عشق رفت هیچ حسابش مگیر
شماره ٣٢٣: آید هر دم رسول از طرف شهر یار
شماره ٣٢٤: گفت لبم چون شکر ارزد گنج گهر
شماره ٣٢٥: چون سر کس نیستت فتنه مکن دل مبر
شماره ٣٢٦: نه در وفات گذارد نه در جفا دلدار
شماره ٣٢٧: چرا ز قافله یک کس نمی شود بیدار
شماره ٣٢٨: بیار ساقی بادت فدا سر و دستار
شماره ٣٢٩: نبشتست خدا گرد چهره دلدار
شماره ٣٣٠: شدست نور محمد هزار شاخ هزار
شماره ٣٣١: چه مایه رنج کشیدم ز یار تا این کار
شماره ٣٣٢: مجوی شادی چون در غمست میل نگار
شماره ٣٣٣: بیامدیم دگربار چون نسیم بهار
شماره ٣٣٤: ز بامداد چه دشمن کشست دیدن یار
شماره ٣٣٥: درخت اگر متحرک بدی به پا و به پر
شماره ٣٣٦: تو شاخ خشک چرایی به روی یار نگر
شماره ٣٣٧: ندا رسید به جان ها ز خسرو منصور
شماره ٣٣٨: به من نگر که منم مونس تو اندر گور
شماره ٣٣٩: مرا بگاه ده ای ساقی کریم عقار
شماره ٣٤٠: بکش بکش که چه خوش می کشی بیار بیار
شماره ٣٤١: کسی بگفت ز ما یا از اوست نیکی و شر
شماره ٣٤٢: فغان فغان که ببست آن نگار بار سفر
شماره ٣٤٣: به خدمت لبت آمد به انتجاع شکر
شماره ٣٤٤: قدح شکست و شرابم نماند و من مخمور
شماره ٣٤٥: ببین دلی که نگردد ز جان سپاری سیر
شماره ٣٤٦: مه تو یار ندارد جز او تو یار مگیر
شماره ٣٤٧: چو دررسید ز تبریز شمس دین چو قمر
شماره ٣٤٨: از آن مقام که نبود گشاد زود گذر
شماره ٣٤٩: مطرب عاشقان بجنبان تار
شماره ٣٥٠: گر تو خواهی وطن پر از دلدار
شماره ٣٥١: رحم بر یار کی کند هم یار
شماره ٣٥٢: عشق جانست عشق تو جانتر
شماره ٣٥٣: روی بنما به ما مکن مستور
شماره ٣٥٤: مطربا عیش و نوش از سر گیر
شماره ٣٥٥: مطربا عشقبازی از سر گیر
شماره ٣٥٦: عار بادا جهانیان را عار
شماره ٣٥٧: خلق را زیر گنبد دوار
شماره ٣٥٨: میر خرابات تویی ای نگار
شماره ٣٥٩: چند از این راه نو روزگار
شماره ٣٦٠: مست توام نه از می و نه از کوکنار
شماره ٣٦١: جان خراباتی و عمر بهار
شماره ٣٦٢: هست کسی صافی و زیبانظر
شماره ٣٦٣: رحم کن ار زخم شوم سر به سر
شماره ٣٦٤: در بگشا کآمد خامی دگر
شماره ٣٦٥: جاء الربیع و البطر زال الشتاء و الخطر
شماره ٣٦٦: بشنو خبر صادق از گفته پیغامبر
شماره ٣٦٧: مرا می گفت دوش آن یار عیار
شماره ٣٦٨: انجیرفروش را چه بهتر
شماره ٣٦٩: انتم الشمس و القمر منکم السمع و البصر
شماره ٣٧٠: آفتابی برآمد از اسرار
شماره ٣٧١: جاء الربیع و البطر زال الشتاء و الخطر
شماره ٣٧٢: غره وجه سلبت قلب جمیع البشر
شماره ٣٧٣: سیدی انی کلیل انت فی زی النهار
شماره ٣٧٤: به سوی ما نگر چشمی برانداز
شماره ٣٧٥: تو چشم شیخ را دیدن میاموز
شماره ٣٧٦: اگر کی در فرینداش یوقسا یاوز
شماره ٣٧٧: بیا با تو مرا کارست امروز
شماره ٣٧٨: چنان مستم چنان مستم من امروز
شماره ٣٧٩: چنان مستم چنان مستم من امروز
شماره ٣٨٠: در این سرما سر ما داری امروز
شماره ٣٨١: الا ای شمع گریان گرم می سوز
شماره ٣٨٢: در این سرما سر ما داری امروز
شماره ٣٨٣: ای خفته به یاد یار برخیز
شماره ٣٨٤: ماییم فداییان جانباز
شماره ٣٨٥: برخیز و صبوح را برانگیز
شماره ٣٨٦: من از سخنان مهرانگیز
شماره ٣٨٧: گر نه ای دیوانه رو مر خویش را دیوانه ساز
شماره ٣٨٨: سوی خانه خویش آمد عشق آن عاشق نواز
شماره ٣٨٩: عاشقان را شد مسلم شب نشستن تا به روز
شماره ٣٩٠: اگر آتش است یارت تو برو در او همی سوز
شماره ٣٩١: سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز
شماره ٣٩٢: یا مکثر الدلال علی الخلق بالنشوز
شماره ٣٩٣: ساقی روحانیان روح شدم خیز خیز
شماره ٣٩٤: برای عاشق و دزدست شب فراخ و دراز
شماره ٣٩٥: به آفتاب شهم گفت هین مکن این ناز
شماره ٣٩٦: برو برو که نفورم ز عشق عارآمیز
شماره ٣٩٧: عشق گزین عشق و در او کوکبه می ران و مترس
شماره ٣٩٨: سیر نگشت جان من بس مکن و مگو که بس
شماره ٣٩٩: سوی لبش هر آنک شد زخم خورد ز پیش و پس
شماره ٤٠٠: نیم شب از عشق تا دانی چه می گوید خروس
شماره ٤٠١: حال ما بی آن مه زیبا مپرس
شماره ٤٠٢: ای دل بی بهره از بهرام ترس
شماره ٤٠٣: نیست در آخرزمان فریادرس
شماره ٤٠٤: ای روترش به پیشم بد گفته ای مرا پس
شماره ٤٠٥: دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس
شماره ٤٠٦: ای سگ قصاب هجر خون مرا خوش بلیس
شماره ٤٠٧: بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس
شماره ٤٠٨: ای مست ماه روی تو استاره و گردون خوش
شماره ٤٠٩: گر عاشقی از جان و دل جور و جفای یار کش
شماره ٤١٠: الحذر از عشق حذر هر کی نشانی بودش
شماره ٤١١: ای شب خوش رو که تویی مهتر و سالار حبش
شماره ٤١٢: یار نخواهم که بود بدخو و غمخوار و ترش
شماره ٤١٣: دام دگر نهاده ام تا که مگر بگیرمش
شماره ٤١٤: اگر گم گردد این بی دل از آن دلدار جوییدش
شماره ٤١٥: چه دارد در دل آن خواجه که می تابد ز رخسارش
شماره ٤١٦: قرین مه دو مریخند و آن دو چشمت ای دلکش
شماره ٤١٧: پریشان باد پیوسته دل از زلف پریشانش
شماره ٤١٨: ریاضت نیست پیش ما همه لطفست و بخشایش
شماره ٤١٩: آن یار ترش رو را این سوی کشانیدش
شماره ٤٢٠: رویش خوش و مویش خوش وان طره جعدینش
شماره ٤٢١: ای یوسف مه رویان ای جاه و جمالت خوش
شماره ٤٢٢: زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش
شماره ٤٢٣: جانم به چه آرامد ای یار به آمیزش
شماره ٤٢٤: وقتت خوش وقتت خوش حلوایی و شکرکش
شماره ٤٢٥: هنگام صبوح آمد ای مرغ سحرخوانش
شماره ٤٢٦: درون ظلمتی می جو صفاتش
شماره ٤٢٧: قضا آمد شنو طبل نفیرش
شماره ٤٢٨: نگاری را که می جویم به جانش
شماره ٤٢٩: برفتم دی به پیشش سخت پرجوش
شماره ٤٣٠: شنو پندی ز من ای یار خوش کیش
شماره ٤٣١: امروز خوش است دل که تو دوش
شماره ٤٣٢: ای خواجه تو عاقلانه می باش
شماره ٤٣٣: آن مطرب ما خوشست و چنگش
شماره ٤٣٤: ما نعره به شب زنیم و خاموش
شماره ٤٣٥: گر لاش نمود راه قلاش
شماره ٤٣٦: اندرآ ای اصل اصل شادمانی شاد باش
شماره ٤٣٧: ای سنایی گر نیابی یار یار خویش باش
شماره ٤٣٨: آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش
شماره ٤٣٩: دوش رفتم در میان مجلس سلطان خویش
شماره ٤٤٠: عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش
شماره ٤٤١: ساقیا بی گه رسیدی می بده مردانه باش
شماره ٤٤٢: شده ام سپند حسنت وطنم میان آتش
شماره ٤٤٣: به شکرخنده اگر می ببرد جان رسدش
شماره ٤٤٤: گر لب او شکند نرخ شکر می رسدش
شماره ٤٤٥: آن که مه غاشیه زین چو غلامان کشدش
شماره ٤٤٦: بر ملک نیست نهان حال دل و نیک و بدش
شماره ٤٤٧: من توام تو منی ای دوست مرو از بر خویش
شماره ٤٤٨: اندک اندک راه زد سیم و زرش
شماره ٤٤٩: آنک جانش داده ای آن را مکش
شماره ٤٥٠: چون تو شادی بنده گو غمخوار باش
شماره ٤٥١: آن مایی همچو ما دلشاد باش
شماره ٤٥٢: عقل آمد عاشقا خود را بپوش
شماره ٤٥٣: اندرآمد شاه شیرینان ترش
شماره ٤٥٤: روی تو جان جانست از جان نهان مدارش
شماره ٤٥٥: گر جان بجز تو خواهد از خویش برکنیمش
شماره ٤٥٦: سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
شماره ٤٥٧: می گفت چشم شوخش با طره سیاهش
شماره ٤٥٨: آن مه که هست گردون گردان و بی قرارش
شماره ٤٥٩: روحیست بی نشان و ما غرقه در نشانش
شماره ٤٦٠: در عشق آتشینش آتش نخورده آتش
شماره ٤٦١: صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش
شماره ٤٦٢: آینه ام من آینه ام من تا که بدیدم روی چو ماهش
شماره ٤٦٣: مستی امروز من نیست چو مستی دوش
شماره ٤٦٤: باز درآمد طبیب از در رنجور خویش
شماره ٤٦٥: باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش
شماره ٤٦٦: ما به سلیمان خوشیم دیو و پری گو مباش
شماره ٤٦٧: خواجه چرا کرده ای روی تو بر ما ترش
شماره ٤٦٨: چون بزند گردنم سجده کند گردنش
شماره ٤٦٩: باز درآمد ز راه بیخود و سرمست دوش
شماره ٤٧٠: خواجه غلط کرده ای در صفت یار خویش
شماره ٤٧١: یار درآمد ز باغ بیخود و سرمست دوش
شماره ٤٧٢: باز درآمد طبیب از در ایوب خویش
شماره ٤٧٣: جان منست او هی مزنیدش
شماره ٤٧٤: ز هدهدان تفکر چو دررسید نشانش
شماره ٤٧٥: تمام اوست که فانی شدست آثارش
شماره ٤٧٦: ندا رسید به عاشق ز عالم رازش
شماره ٤٧٧: سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش
شماره ٤٧٨: شکست نرخ شکر را بتم به روی ترش
شماره ٤٧٩: شنو ز سینه ترنگاترنگ آوازش
شماره ٤٨٠: مباد با کس دیگر ثنا و دشنامش
شماره ٤٨١: چو رو نمود به منصور وصل دلدارش
شماره ٤٨٢: دلی کز تو سوزد چه باشد دوایش
شماره ٤٨٣: مست گشتم ز ذوق دشنامش
شماره ٤٨٤: توبه من درست نیست خموش
شماره ٤٨٥: آمد آن خواجه سیماترش
شماره ٤٨٦: علی الله ای مسلمانان از آن هجران پرآتش
شماره ٤٨٧: کل عقل بوصلکم مدهش
شماره ٤٨٨: بیا بیا که تویی جان جان سماع
شماره ٤٨٩: بیا بیا که تویی جان جان جان سماع
شماره ٤٩٠: مدارم یک زمان از کار فارغ
شماره ٤٩١: امروز روز شادی و امسال سال لاغ
شماره ٤٩٢: گویند شاه عشق ندارد وفا دروغ
شماره ٤٩٣: عیسی روح گرسنه ست چو زاغ
شماره ٤٩٤: ما دو سه رند عشرتی جمع شدیم این طرف
شماره ٤٩٥: ما دو سه مست خلوتی جمع شدیم این طرف
شماره ٤٩٦: گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف
شماره ٤٩٧: باده نمی بایدم فارغم از درد و صاف
شماره ٤٩٨: کعبه جان ها تویی گرد تو آرم طواف
شماره ٤٩٩: بیا بیا که تویی شیر شیر شیر مصاف
شماره ٥٠٠: ای مونس و غمگسار عاشق
شماره ٥٠١: گر خمار آرد صداعی بر سر سودای عشق
شماره ٥٠٢: ای جهان را دلگشا اقبال عشق
شماره ٥٠٣: ای ناطق الهی و ای دیده حقایق
شماره ٥٠٤: باز از آن کوه قاف آمد عنقای عشق
شماره ٥٠٥: فریفت یار شکربار من مرا به طریق
شماره ٥٠٦: جان و سر تو که بگو بی نفاق
شماره ٥٠٧: به دلجویی و دلداری درآمد یار پنهانک
شماره ٥٠٨: روان شد اشک یاقوتی ز راه دیدگان اینک
شماره ٥٠٩: رو رو که نه ای عاشق ای زلفک و ای خالک
شماره ٥١٠: آن میر دروغین بین با اسپک و با زینک
شماره ٥١١: هر اول روز ای جان صد بار سلام علیک
شماره ٥١٢: بباید عشق را ای دوست دردک
شماره ٥١٣: اندرآ با ما نشان ده راستک
شماره ٥١٤: ایا هوای تو در جان ها سلام علیک
شماره ٥١٥: ای ظریف جهان سلام علیک
شماره ٥١٦: ای ظریف جهان سلام علیک
شماره ٥١٧: برخیز ز خواب و ساز کن چنگ
شماره ٥١٨: عشق خامش طرفه تر یا نکته های چنگ چنگ
شماره ٥١٩: عاشقی و آنگهانی نام و ننگ
شماره ٥٢٠: تتار اگر چه جهان را خراب کرد به جنگ
شماره ٥٢١: حریف جنگ گزیند تو هم درآ در جنگ
شماره ٥٢٢: چو زد فراق تو بر سر مرا به نیرو سنگ
شماره ٥٢٣: بگردان شراب ای صنم بی درنگ
شماره ٥٢٤: هر کی در او نیست از این عشق رنگ
شماره ٥٢٥: توبه سفر گیرد با پای لنگ
شماره ٥٢٦: ای تو ولی احسان دل ای حسن رویت دام دل
شماره ٥٢٧: این بوالعجب کاندر خزان شد آفتاب اندر حمل
شماره ٥٢٨: بانگ زدم نیم شبان کیست در این خانه دل
شماره ٥٢٩: حلقه دل زدم شبی در هوس سلام دل
شماره ٥٣٠: الا ای رو ترش کرده که تا نبود مرا مدخل
شماره ٥٣١: بقا اندر بقا باشد طریق کم زنان ای دل
شماره ٥٣٢: مهم را لطف در لطفست از آنم بی قرار ای دل
شماره ٥٣٣: هر آن کو صبر کرد ای دل ز شهوت ها در این منزل
شماره ٥٣٤: امروز بحمدالله از دی بترست این دل
شماره ٥٣٥: چه کارستان که داری اندر این دل
شماره ٥٣٦: صد هزاران همچو ما غرقه در این دریای دل
شماره ٥٣٧: شتران مست شدستند ببین رقص جمل
شماره ٥٣٨: تو مرا می بده و مست بخوابان و بهل
شماره ٥٣٩: رفت عمرم در سر سودای دل
شماره ٥٤٠: سوی آن سلطان خوبان الرحیل
شماره ٥٤١: امروز روز شادی و امسال سال گل
شماره ٥٤٢: تا نزند آفتاب خیمه نور جلال
شماره ٥٤٣: چشم تو با چشم من هر دم بی قیل و قال
شماره ٥٤٤: شد پی این لولیان در حرم ذوالجلال
شماره ٥٤٥: چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال
شماره ٥٤٦: چگونه برنپرد جان چو از جناب جلال
شماره ٥٤٧: تو را سعادت بادا در آن جمال و جلال
شماره ٥٤٨: دو چشم اگر بگشادی به آفتاب وصال
شماره ٥٤٩: اگر درآید ناگه صنم زهی اقبال
شماره ٥٥٠: پیام کرد مرا بامداد بحر عسل
شماره ٥٥١: به گوش دل پنهانی بگفت رحمت کل
شماره ٥٥٢: ز خود شدم ز جمال پر از صفا ای دل
شماره ٥٥٣: باده ده ای ساقی جان باده بی درد و دغل
شماره ٥٥٤: عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
شماره ٥٥٥: لجکنن اغلن هی بزه کلکل
شماره ٥٥٦: کجکنن اغلن اودیا کلکل
شماره ٥٥٧: ایها النور فی الفؤاد تعال
شماره ٥٥٨: یا منیر البدر قد اوضحت بالبلبال بال
شماره ٥٥٩: یا بدیع الحسن قد اوضحت بالبلبال بال
شماره ٥٦٠: رشاء العشق حبیبی لشرود و مضل
شماره ٥٦١: عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
شماره ٥٦٢: تعال یا مدد العیش و السرور تعال
شماره ٥٦٣: آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم
شماره ٥٦٤: ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کرده ام
شماره ٥٦٥: این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده ام
شماره ٥٦٦: هان ای طبیب عاشقان دستی فروکش بر برم
شماره ٥٦٧: ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم
شماره ٥٦٨: بازآمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم
شماره ٥٦٩: کاری ندارد این جهان تا چند گل کاری کنم
شماره ٥٧٠: ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
شماره ٥٧١: ای آسمان این چرخ من زان ماه رو آموختم
شماره ٥٧٢: آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم
شماره ٥٧٣: دی بر سرم تاج زری بنهاده است آن دلبرم
شماره ٥٧٤: هرگز ندانم راندن مستی که افتد بر درم
شماره ٥٧٥: ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم
شماره ٥٧٦: تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
شماره ٥٧٧: عشقا تو را قاضی برم کاشکستیم همچون صنم
شماره ٥٧٨: بس جهد می کردم که من آیینه نیکی شوم
شماره ٥٧٩: آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم
شماره ٥٨٠: هین خیره خیره می نگر اندر رخ صفراییم
شماره ٥٨١: ای نفس کل صورت مکن وی عقل کل بشکن قلم
شماره ٥٨٢: ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم
شماره ٥٨٣: بازآمدم بازآمدم از پیش آن یار آمدم
شماره ٥٨٤: تا کی به حبس این جهان من خویش زندانی کنم
شماره ٥٨٥: یار شدم یار شدم با غم تو یار شدم
شماره ٥٨٦: مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
شماره ٥٨٧: دفع مده دفع مده من نروم تا نخورم
شماره ٥٨٨: مطرب عشق ابدم زخمه عشرت بزنم
شماره ٥٨٩: باز در اسرار روم جانب آن یار روم
شماره ٥٩٠: زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم
شماره ٥٩١: جمع تو دیدم پس از این هیچ پریشان نشوم
شماره ٥٩٢: هر نفسی تازه ترم کز سر روزن بپرم
شماره ٥٩٣: تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
شماره ٥٩٤: کوه نیم سنگ نیم چونک گدازان نشوم
شماره ٥٩٥: دوش چه خورده ای بگو ای بت همچو شکرم
شماره ٥٩٦: آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
شماره ٥٩٧: کار مرا چو او کند کار دگر چرا کنم
شماره ٥٩٨: میل هواش می کنم طال بقاش می زنم
شماره ٥٩٩: هر شب و هر سحر تو را من به دعا بخواستم
شماره ٦٠٠: دوش چه خورده ای بگو ای بت همچو شکرم
شماره ٦٠١: تا به کی ای شکر چو تن بی دل و جان فغان کنم
شماره ٦٠٢: ای تو بداده در سحر از کف خویش باده ام
شماره ٦٠٣: تا که اسیر و عاشق آن صنم چو جان شدم
شماره ٦٠٤: گرم درآ و دم مده باده بیار ای صنم
شماره ٦٠٥: بیا هر کس که می خواهد که تا با وی گرو بندم
شماره ٦٠٦: کشید این دل گریبانم به سوی کوی آن یارم
شماره ٦٠٧: درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم
شماره ٦٠٨: ز فرزین بند آن رخ من چه شهماتم چه شهماتم
شماره ٦٠٩: ترش رویی و خشمینی چنین شیرین ندیدستم
شماره ٦١٠: به حق روی تو که من چنین رویی ندیدستم
شماره ٦١١: دلا مشتاق دیدارم غریب و عاشق و مستم
شماره ٦١٢: بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم
شماره ٦١٣: اگر شد سود و سرمایه چه غمگینی چو من هستم
شماره ٦١٤: بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم
شماره ٦١٥: طواف حاجیان دارم بگرد یار می گردم
شماره ٦١٦: تو تا دوری ز من جانا چنین بی جان همی گردم
شماره ٦١٧: بگفتم عذر با دلبر که بی گه بود و ترسیدم
شماره ٦١٨: دعا گویی است کار من بگویم تا نطق دارم
شماره ٦١٩: چه دانی تو که در باطن چه شاهی همنشین دارم
شماره ٦٢٠: من از اقلیم بالایم سر عالم نمی دارم
شماره ٦٢١: همه بازان عجب ماندند در آهنگ پروازم
شماره ٦٢٢: نه آن بی بهره دلدارم که از دلدار بگریزم
شماره ٦٢٣: نهادم پای در عشق که بر عشاق سر باشم
شماره ٦٢٤: مرا چون کم فرستی غم حزین و تنگ دل باشم
شماره ٦٢٥: تو خود دانی که من بی تو عدم باشم عدم باشم
شماره ٦٢٦: من آنم کز خیالاتش تراشنده وثن باشم
شماره ٦٢٧: چو آمد روی مه رویم که باشم من که من باشم
شماره ٦٢٨: به گرد دل همی گردی چه خواهی کرد می دانم
شماره ٦٢٩: تو خورشیدی و یا زهره و یا ماهی نمی دانم
شماره ٦٣٠: چو رعد و برق می خندد ثنا و حمد می خوانم
شماره ٦٣١: ندارد پای عشق او دل بی دست و بی پایم
شماره ٦٣٢: من این ایوان نه تو را نمی دانم نمی دانم
شماره ٦٣٣: بنه ای سبز خنگ من فراز آسمان ها سم
شماره ٦٣٤: بنه ای سبز خنگ من فراز آسمان ها سم
شماره ٦٣٥: زهی سرگشته در عالم سر و سامان که من دارم
شماره ٦٣٦: بشستم تخته هستی سر عالم نمی دارم
شماره ٦٣٧: ای عشق که کردستی تو زیر و زبر خوابم
شماره ٦٣٨: من دلق گرو کردم عریان خراباتم
شماره ٦٣٩: گر بی دل و بی دستم وز عشق تو پابستم
شماره ٦٤٠: رفتم به طبیب جان گفتم که ببین دستم
شماره ٦٤١: در مجلس آن رستم در عربده بنشستم
شماره ٦٤٢: زان می که ز بوی او شوریده و سرمستم
شماره ٦٤٣: بستان قدح از دستم ای مست که من مستم
شماره ٦٤٤: گر تو بنمی خسپی بنشین تو که من خفتم
شماره ٦٤٥: ساقی چو شه من بد بیش از دگران خوردم
شماره ٦٤٦: در آینه چون بینم نقش تو به گفت آرم
شماره ٦٤٧: گفتم به مهی کز تو صد گونه طرب دارم
شماره ٦٤٨: ای خواجه سلام علیک من عزم سفر دارم
شماره ٦٤٩: توبه نکنم هرگز زین جرم که من دارم
شماره ٦٥٠: من خفته وشم اما بس آگه و بیدارم
شماره ٦٥١: یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی دارم
شماره ٦٥٢: تا عاشق آن یارم بی کارم و بر کارم
شماره ٦٥٣: بشکسته سر خلقی سر بسته که رنجورم
شماره ٦٥٤: پایی به میان درنه تا عیش ز سر گیرم
شماره ٦٥٥: صورتگر نقاشم هر لحظه بتی سازم
شماره ٦٥٦: شاگرد تو می باشم گر کودن و کژپوزم
شماره ٦٥٧: سر برمزن از هستی تا راه نگردد گم
شماره ٦٥٨: ای کرده تو مهمانم در پیش درآ جانم
شماره ٦٥٩: در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
شماره ٦٦٠: این شکل که من دارم ای خواجه که را مانم
شماره ٦٦١: امروز خوشم با تو جان تو و فردا هم
شماره ٦٦٢: بیخود شده ام لیکن بیخودتر از این خواهم
شماره ٦٦٣: جانم به فدا بادا آن را که نمی گویم
شماره ٦٦٤: مخمورم پرخواره اندازه نمی دانم
شماره ٦٦٥: دگربار دگربار ز زنجیر بجستم
شماره ٦٦٦: بیایید بیایید به گلزار بگردیم
شماره ٦٦٧: حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
شماره ٦٦٨: بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم
شماره ٦٦٩: طبیبیم حکیمیم طبیبان قدیمیم
شماره ٦٧٠: از اول امروز چو آشفته و مستیم
شماره ٦٧١: المنه لله که ز پیکار رهیدیم
شماره ٦٧٢: آن خانه که صد بار در او مایده خوردیم
شماره ٦٧٣: خیزید مخسپید که نزدیک رسیدیم
شماره ٦٧٤: ما آتش عشقیم که در موم رسیدیم
شماره ٦٧٥: چون در عدم آییم و سر از یار برآریم
شماره ٦٧٦: امروز مها خویش ز بیگانه ندانیم
شماره ٦٧٧: بشکن قدح باده که امروز چنانیم
شماره ٦٧٨: صبح است و صبوح است بر این بام برآییم
شماره ٦٧٩: چون آینه رازنما باشد جانم
شماره ٦٨٠: امروز چنانم که خر از بار ندانم
شماره ٦٨١: ای خواجه بفرما به کی مانم به کی مانم
شماره ٦٨٢: ساقی ز پی عشق روان است روانم
شماره ٦٨٣: از شهر تو رفتیم تو را سیر ندیدیم
شماره ٦٨٤: خلقان همه نیکند جز این تن که گزیدیم
شماره ٦٨٥: بار دگر از راه سوی چاه رسیدیم
شماره ٦٨٦: ما عاشق و سرگشته و شیدای دمشقیم
شماره ٦٨٧: افتادم افتادم در آبی افتادم
شماره ٦٨٨: اگر تو نیستی در عاشقی خام
شماره ٦٨٩: چه دیدم خواب شب کامروز مستم
شماره ٦٩٠: به جان جمله مستان که مستم
شماره ٦٩١: بیا کز غیر تو بیزار گشتم
شماره ٦٩٢: بیا کز عشق تو دیوانه گشتم
شماره ٦٩٣: چنان مست است از آن دم جان آدم
شماره ٦٩٤: منم فتنه هزاران فتنه زادم
شماره ٦٩٥: ز زندان خلق را آزاد کردم
شماره ٦٩٦: غلامم خواجه را آزاد کردم
شماره ٦٩٧: حسودان را ز غم آزاد کردم
شماره ٦٩٨: یکی مطرب همی خواهم در این دم
شماره ٦٩٩: همیشه من چنین مجنون نبودم
شماره ٧٠٠: ایا یاری که در تو ناپدیدم
شماره ٧٠١: سفر کردم به هر شهری دویدم
شماره ٧٠٢: سفر کردم به هر شهری دویدم
شماره ٧٠٣: اگر عشقت به جای جان ندارم
شماره ٧٠٤: بیا ای آنک بردی تو قرارم
شماره ٧٠٥: گهی در گیرم و گه بام گیرم
شماره ٧٠٦: اگر سرمست اگر مخمور باشم
شماره ٧٠٧: خداوندا مده آن یار را غم
شماره ٧٠٨: چه نزدیک است جان تو به جانم
شماره ٧٠٩: چه نزدیک است جان تو به جانم
شماره ٧١٠: مرا گویی که رایی من چه دانم
شماره ٧١١: من آن ماهم که اندر لامکانم
شماره ٧١٢: بیا کامروز بیرون از جهانم
شماره ٧١٣: مرا پرسی که چونی بین که چونم
شماره ٧١٤: من از عالم تو را تنها گزینم
شماره ٧١٥: ورا خواهم دگر یاری نخواهم
شماره ٧١٦: نه آن شیرم که با دشمن برآیم
شماره ٧١٧: چو آب آهسته زیر که درآیم
شماره ٧١٨: ز قند یار تا شاخی نخایم
شماره ٧١٩: از آن باده ندانم چون فنایم
شماره ٧٢٠: بیا کامروز گرد یار گردیم
شماره ٧٢١: به پیش باد تو ما همچو گردیم
شماره ٧٢٢: شب دوشینه ما بیدار بودیم
شماره ٧٢٣: من و تو دوش شب بیدار بودیم
شماره ٧٢٤: بیا کامروز شه را ما شکاریم
شماره ٧٢٥: بیا تا عاشقی از سر بگیریم
شماره ٧٢٦: بیا امروز ما مهمان میریم
شماره ٧٢٧: بیا ما چند کس با هم بسازیم
شماره ٧٢٨: بیا تا قدر یک دیگر بدانیم
شماره ٧٢٩: میان ما درآ ما عاشقانیم
شماره ٧٣٠: چرا شاید چو ما شه زادگانیم
شماره ٧٣١: بر آن بودم که فرهنگی بجویم
شماره ٧٣٢: مگردان روی خود ای دیده رویم
شماره ٧٣٣: بیا با هم سخن از جان بگوییم
شماره ٧٣٤: مرا خواندی ز در تو خستی از بام
شماره ٧٣٥: چنان مستم چنان مستم من این دم
شماره ٧٣٦: کجایی ساقیا درده مدامم
شماره ٧٣٧: مرا گویی چه سانی من چه دانم
شماره ٧٣٨: شراب شیره انگور خواهم
شماره ٧٣٩: رفتم تصدیع از جهان بردم
شماره ٧٤٠: من با تو حدیث بی زبان گویم
شماره ٧٤١: روی تو چو نوبهار دیدم
شماره ٧٤٢: زنهار مرا مگو که پیرم
شماره ٧٤٣: گر از غم عشق عار داریم
شماره ٧٤٤: از اصل چو حورزاد باشیم
شماره ٧٤٥: ما آفت جان عاشقانیم
شماره ٧٤٦: ما صحبت همدگر گزینیم
شماره ٧٤٧: چون ذره به رقص اندرآییم
شماره ٧٤٨: جز جانب دل به دل نیاییم
شماره ٧٤٩: ای برده نماز من ز هنگام
شماره ٧٥٠: یا رب توبه چرا شکستم
شماره ٧٥١: دانی کامروز از چه زردم
شماره ٧٥٢: من دوش به تازه عهد کردم
شماره ٧٥٣: تا عشق تو سوخت همچو عودم
شماره ٧٥٤: تا چهره آن یگانه دیدم
شماره ٧٥٥: گر ناز تو را به گفت نارم
شماره ٧٥٦: من اشتر مست شهریارم
شماره ٧٥٧: روزی که گذر کنی به گورم
شماره ٧٥٨: ای دشمن روزه و نمازم
شماره ٧٥٩: تا با تو قرین شده ست جانم
شماره ٧٦٠: امروز مرا چه شد چه دانم
شماره ٧٦١: ای جان لطیف و ای جهانم
شماره ٧٦٢: ناآمده سیل تر شدستیم
شماره ٧٦٣: آن عشرت نو که برگرفتیم
شماره ٧٦٤: در عشق قدیم سال خوردیم
شماره ٧٦٥: گر گمشدگان روزگاریم
شماره ٧٦٦: ما عاشق و بی دل و فقیریم
شماره ٧٦٧: نی سیم و نه زر نه مال خواهیم
شماره ٧٦٨: ما شاخ گلیم نی گیاهیم
شماره ٧٦٩: ما زنده به نور کبریاییم
شماره ٧٧٠: امروز نیم ملول شادم
شماره ٧٧١: من جز احد صمد نخواهم
شماره ٧٧٢: ما آب دریم ما چه دانیم
شماره ٧٧٣: تا دلبر خویش را نبینیم
شماره ٧٧٤: گر به خوبی می بلافد لا نسلم لا نسلم
شماره ٧٧٥: هرچ گویی از بهانه لا نسلم لا نسلم
شماره ٧٧٦: می خرامد جان مجلس سوی مجلس گام گام
شماره ٧٧٧: هر که گوید کان چراغ دیده ها را دیده ام
شماره ٧٧٨: ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم
شماره ٧٧٩: خویش را چون خار دیدم سوی گل بگریختم
شماره ٧٨٠: عشوه دادستی که من در بی وفایی نیستم
شماره ٧٨١: من سر خم را ببستم باز شد پهلوی خم
شماره ٧٨٢: چشم بگشا جان نگر کش سوی جانان می برم
شماره ٧٨٣: چون ز صورت برتر آمد آفتاب و اخترم
شماره ٧٨٤: وقت آن آمد که من سوگندها را بشکنم
شماره ٧٨٥: نی تو گفتی از جفای آن جفاگر نشکنم
شماره ٧٨٦: روی نیکت بد کند من نیک را بر بد نهم
شماره ٧٨٧: ایها العشاق آتش گشته چون استاره ایم
شماره ٧٨٨: سر قدم کردیم و آخر سوی جیحون تاختیم
شماره ٧٨٩: چون همه یاران ما رفتند و تنها ماندیم
شماره ٧٩٠: این چه کژطبعی بود که صد هزاران غم خوریم
شماره ٧٩١: ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
شماره ٧٩٢: چون بدیدم صبح رویت در زمان برخیستم
شماره ٧٩٣: از شهنشه شمس دین من ساغری را یافتم
شماره ٧٩٤: بار دیگر از دل و از عقل و جان برخاستیم
شماره ٧٩٥: می بسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام
شماره ٧٩٦: چونک در باغت به زیر سایه طوبیستم
شماره ٧٩٧: بده آن باده دوشین که من از نوش تو مستم
شماره ٧٩٨: بزن آن پرده نوشین که من از نوش تو مستم
شماره ٧٩٩: هله دوشت یله کردم شب دوشت یله کردم
شماره ٨٠٠: ز فلک قوت بگیرم دهن از لوت ببندم
شماره ٨٠١: چه کسم من چه کسم من که بسی وسوسه مندم
شماره ٨٠٢: چو یکی ساغر مردی ز خم یار برآرم
شماره ٨٠٣: منم آن عاشق عشقت که جز این کار ندارم
شماره ٨٠٤: مکن ای دوست غریبم سر سودای تو دارم
شماره ٨٠٥: منم آن کس که نبینم بزنم فاخته گیرم
شماره ٨٠٦: به خدا کز غم عشقت نگریزم نگریزم
شماره ٨٠٧: بزن آن پرده دوشین که من امروز خموشم
شماره ٨٠٨: من اگر دست زنانم نه من از دست زنانم
شماره ٨٠٩: ز یکی پسته دهانی صنمی بسته دهانم
درباره نوسخن