مثنوی شاه و درویش یا قصه شاه و گدا
- شماره ١
- مصایب مصنف و مناجات
- مناجات
- در نعت سیدالمرسلین صلی الله علیه و سلم
- وصف معراج رسول الله و صحابه کبار آن
- در منقبت حضرت شاه اولیا علیه السلام
- تعریف کلام فصیح و شعر
- سبب تصنیف کتاب
- خطاب هلالی با مدعی
- آغاز قصه شاه و درویش
- در آزاد شدن شهزاده از مکتب و ملول بودن درویش
- حال گدا بوقت شب در جدایی شاهزاده
- حالات شاه و گدا در مکتب
- در فسون سازی شهزاده بمعلم بجهت دلداری درویش
- حال عشق شاهزاده با گدا
- افشای راز عشق و ملامت عوام
- خبردار شدن مردم از حال درویش و پیدا شدن رقیب کافرکیش بداندیش
- راندن کوتوال گدا را از مکتب برقابت خود
- رفتن گدا بشب بر در شاهزاده
- نالیدن درویش در کوی شاه
- دیدار شاه از بام در شب ماه روشن
- در صفت کبوتر بازی شاه و نظاره کردن درویش
- سر راه گرفتن رقیب درویش را
- جستن کبوتر شاه بر درویش و نامه نوشتن ببال او
- رفتن شاهزاده بمیدان
- در تعریف کمان شاه گوید
- مناظره تیر و کمان با یکدیگر
- جواب دادن کمان بتیر و صلح کردن
- واقف شدن مردم از عشقبازی و دلداری درویش و بهانه ساختن رقیب شکار را بجهت جدایی آنها
- حیله کردن رقیب و خبردار نمودن شاه گدا را
- رفتن درویش بصحرا و ساکن شدنش در کوهی و منتظربودنش بمقدم شاه
- وصف غزال کوهی
- بزم آرایی لشکر بشکار
- تعاقب شاهزاده غزال را و رسیدن هر دو پیش گدا
- بزم آرایی شاه و نظر کردن گدا
- رفتن شاهزاده بدیدن درویش
- بشهر آمدن شهزاده
- اقامت شاهزاده بر لب دریا و گدا بر کوه
- رفتن شاه پیش گدا و بشارت تخت نشینی
- نامه نوشتن خسرو و خواستن شهزاده را از سیاحت کنار دریا
- آمدن شهزاده بشهر و کیفیت استقبال او
- در صفت خزان و وفات کردن خسرو
- وصیت خسرو و وفات و تجهیز و تدفین او
- ایضا فی الموعظة و النصیحه
- بر تخت نشستن شاه و توفیه عهد با درویش
- آمدن گدا بدربار شاه
- بوصل رسیدن درویش و دوری او بار دیگر بجور رقیب
- عزیمت کردن شاه بر سر خصم و ظفر یافتن او بر دشمن و کشته شدن رقیب
- عمر بسر کردن شاه و گدا با یک دیگر
- در بی وفایی عمر
- در خاتمه کتاب گوید
- حکایت بطریق تمثیل
- مناجات